بسیاری از خطاهای انسانی موجود در سیستم اورژانس پیش بیمارستانی معلول عملکرد و بی تدبیری مدیران در فوریتهای پزشکی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نظام پرستاری تهران، علی عباسی بگلوعضو هیئت مدیره نظام پرستاری تهران در این ارتباط افزود: ضعف مدیریت سنتی، ریشه در عوامل پیچیده ای دارد که مانع عمده ای برای نشان دادن کنش های اثر گذار می باشد. فقدان بینش آینده نگر، موجب شده مدیران ارشد با عدم قطعیت در توانایی برای درک و فهم آینده، مدیریت را با مسائل کوتاه مدت و تصمیمات زودگذر همراه سازند. بدین جهت مسائل بودجه ای جایگزین بینش بلندمدت می گردد. در اورژانس پیش بیمارستانی، قالبا لابی ها برای دریافت بودجه با آمارهایی از میزان ماموریت همراه است که در سالهای گذشته این آمارگرایی صِرف، موجب فشارهای کاری و افزایش سختی کار در پرسنل اورژانس بخصوص در کلان شهری همچون تهران شده است. دریافت ماموریتهای غیر اورژانسی بخش عمده ای از انرژی فوریتهای پزشکی را جذب خود نموده است که علت اصلی آن ، گزارش های غیرواقعی تماس گیرندگان با سامانه ۱۱۵ عنوان می گردد. هرچند که این تماس ها علت اصلی افزایش ماموریت بیان شده ولی بی تدبیری و عدم درک صحیح مدیران از کارمندان در شرایط سخت ماموریتها و نگاه رباتیک به تکنسین های فوریتهای پزشکی به گونه ای که بجز ماموریت به استراحت ، خواب ، خوراک و احساس تکنسینها توجهی نمی گردد، موجب شده تا به مرور این نیروها با فرسودگی مضاعف روبرو شوند و احتمال خطا در عملیات افزایش یابد.
این کارشناس فوریتهای پزشکی افزود: نیروهای تیم پرستاری در بیمارستانها غالبا یک وظیفه که وظیفه خاصی است را برعهده دارند. در اورژانس پیش بیمارستانی یا همان فوریتهای پزشکی تیم پرستاری علاوه بر وظایف ثبت شده پرستاراندر سازمان استاندارد، مجموعه ای از مهارتها شامل رانندگی ، مهارتهای روان درمانی و …. را عهده دارهستند. همچنین بی خوابی های مکرر و مداوم، مشاهده حوادث ناگوار و تلخ در طول زمان، حضور در بطن زندگی بیماران و آگاهی کامل از مشکلات زیر پوست جامعه، عدم درک متقابل مسئولان ستادی از شرایط سخت کار نیروهای عملیاتی به دنبال عدم اجرای مدیریت فلت یا همان مدیریت جهادی که حضور مدیران را در عرصه ماموریتهای عملیاتی می طلبد موجب شده ، شکافی عمیق میان مدیران و کارشناسان عملیات بوجود آید.
عباسی گفت: در مدیریت فلت یا مدیریت مسطح، مدیران خود را هم عرض با نیروهای عملیات قرار می دهند، در کنار آنها ماموریت می روند و بی خوابی ها و سختی های کار را در کنار مشکلات فردی و خانوادگی و توانمندی های آنها مشاهده نموده و با تمام وجود حس می کنند و تمامی تصمیمات مدیریتی خود را با توجه به این مسائل اتخاذ می نمایند. شاید در سیستم مدیریتی آتش نشانی بتوان تا اندازه زیادی این نوع مدیریت را دید. لذا آمار ماموریتهای غیر اورژانس در این سیستم بسیار کم بوده و مهارتهای فردی و انگیزه کار در نیروهای عملیاتی بالا رفته و بیشتر زمان افراد در شیفت صرف آموزش، ورزش و توانمند سازی افراد در برابر حوادث می گردد تا چهره ای موجه و مورد احترام در برابر دیدگان مردم ارائه دهند و این گونه است که علی رغم فعالیتهای گسترده اورژانس پیش بیمارستانی نسبت به آتش نشانی شاهد افزایش نارضایتی در بین مردم با توجه به آمار کنترل کیفیت اورژانس تهران و سامانه ۱۴۹۰هستیم که این خود معلول نارضایتی پرسنل است.
وی افزود: در مدیریت طولی، تمامی سختی های کار و ماموریتها و شکایتها و توبیخها بر دوش پرسنل عملیات است حال آنکه پاداش ها و تشویق های کلان شامل مدیران ستادی است و نتیجه ظاهری کار که به تصویر کشیده می شود حاصل دسترنج مدیران محسوب خواهد شد.
عضو هیئت مدیره نظام پرستاری تهران با توجه به دیدگاه مقام معظم رهبری در مورد مدیریت جهادی افزود: با عنایت به رهنمودها و نظرات رهبر معظم انقلاب در این زمینه، مدیریت جهادی با مصرف گرایی، اشرافی گری و انحراف از مسیر آرمان گرایی ایمانی، تغایر داشته و بلکه با آن مبارزه می کند؛ در حالی که در شیوه های مدیریتی دیگر که عمدتاً محصول فرهنگ سرمایه داری است، جامعه به سمت مصرف گرایی، اشرافیت، بی عدالتی، اصالت لذت و انحراف از آرمان های انسانی، سوق داده می شود. آرمانهای اصلی فوریتهای پزشکی در صورتی پاس داشته خواهد شد که مسئولین بجای بزک کردن خودروهای ستادی و خرید خودروهای خارجی و با قیمتهای بالا بدنبال ارزش آفرینی و پر کردن شکافهای عمیق بین ستاد و عملیات باشند. در حالی که نیروهای عملیاتی از تعداد بالای ماموریتها و خستگی های پس از آن و انجام خطاهای ناخواسته که خود معلول عدم مدیریت مناسب مدیران ارشد است رنج می برند باید همزمان پاسخگوی تمام مشکلات بوجود آمده نیز باشند و به تدریج باید شاهد سیستمی باشیم که نیروهای آن در آینده ای نزدیک افسرده، خسته، ناامید، ناکارآمد و مضطرب بوده و بجای آنکه نشاط خود را از خانواده به محل کار بیاورند حامل عصبانیتها ، اضطرابها و بی تدبیری هایی باشند که در نهایت آنها را با افسردگی و ناکارآمدی مواجه خواهد کرد.